سال ۹۲-۹۳ بود که جلسات پرسش و پاسخ در دانشگاه ما برگزار میشد. در یکی از جلسات دانشجوها اعتراض کردند که شبها، فضای دانشگاه خیلی تاریک است و چشم چشم را نمیبیند. معاون داشنگاه هم شروع کرد به جواب دادن که سال فلان در دانشگاه فلان که از دانشگاههای به نام است، ظلمات کامل بود لامپ که هیچ، روشنایی مهتاب هم نبود و اینجا وضعیت خیلی خوب است و جوری روشن است که انگار در حد استادیوم نیوکمپ پروژکتور دارد. وسط همین حرفها یکی از بچههای اصفهانی هم نه گذاشت و نه برداشت و گفت: «سِگَم داشت؟». یعنی باشد، قبول. آنجا تاریک بوده و چیزی معلوم نبوده ولی خب سگ هم داشته؟ هزار جک و جانور دیگر هم داشته و یا فقط صرفا تاریک بوده؟ آخر دانشگاه ما علاوه بر تاریکی مامن هزار جور جانور وحشی و اهلی هم بود.
این وضعیتی که بالاتر گفتم، دقیقا وضعیت مملکت ماست. مردم هر چه مینالند و شکوه و شکایت میکنند، مسئولان محترم جوابهای سربالا میدهند و مثال از مردم ممالک دیگر میآورند که چمیدانم ژاپنیها فلاناند، آفریقاییها اینطور هستند، مردم در چین یک وعده غذا میخورند و هندیها در فضای باز قضای حاجت میکنند. اما خب یکی نیست که به آنها بگوید آنها این همه اهن و تلپی که ما داریم را هم دارند؟ این همه ادعا دارند که چنیناند و چناناند؟
اصلا ببینم آنها این همه سگ هم دارند؟
درباره این سایت